loading...
قرآن و عترت
قاسم رجبی- داوود رحیمی بازدید : 6 سه شنبه 09 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

ساختار زیبا در آیات نورانی قرآن مجید

سوره توحید

مقدمه:

یکی از زیباترین اعجازهای ادبی که درآیات نورانی کلام الله مجید قابل مشاهد است؛ جایگاه و ساختار مناسب کلمات درآیات نورانی قرآن مجید است. برای روشن‌تر شدن این مطلب لازم است مطالبی پیرامون کاربرد اسم و فعل در جمله بیان شود.

برای نمونه در خصوص اسم این چنین مشهور است، اسم دلالت بر ثبوت و استمرار دارد و فعل برحدوث  وتجدد دلالت می کند. بر این اساس معنای اسم و فعل در جمله متفاوت می‌شود، به همین خاطر نکاتی غیر از معنای تحت الفظی ازآنها استفاده می‌شود؛ که درترجمه و تفسیر باید لحاظ شود، به عنوان مثال نمونه های را در این خصوص را بیان می کنیم.

نکات ادبی در فهم آیات:

1- خداوند متعال در سوره مبارکه فاطر آیه 3 می‌فرماید:

«يا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ  [فاطر/3]اى مردم، نعمتِ خدا را بر خود ياد كنيد. آيا غير از خدا آفريدگارى است كه شما را از آسمان و زمين روزى دهد؟ خدايى جز او نيست. پس چگونه [از حق‏] انحراف مى‏يابيد؟»

اگر دراین آیه شریفه خداوند متعال به جای فعل«َیرْزُقُكُمْ» می فرمود «رازقکم» آنچه را فعل می‌فهماند، از تجدد روزی[1] – که مرتب و پشت سرهم داده می‌شود- از بین می‌رفت[2]. به همین سبب است که به صورت فعل مضارع آمد تا تجدد و پی در پی بودن را نیز به همراه داشته باشد.

2- اگر به جای «باسط» درآیه 18 سوره مبارکه انعام واژه «یبسط»به کارگرفته می‌شد معنای ثبوت و استمرار بسط از بین می‌رفت وغرض حاصل نمی‌شد، زیرا دلالت می‌کرد این حیوان این حالت را همیشه نداشت و کم کم به این حالت در می‌آمده است. در حالی که به صورت اسم آمدن، حاکی ازثبوت این صفت برای حیوان است.[3]

وَ تَحْسَبُهُمْ أَيْقاظاً وَ هُمْ رُقُودٌ وَ نُقَلِّبُهُمْ ذاتَ الْيَمينِ وَ ذاتَ الشِّمالِ وَ كَلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَيْهِ بِالْوَصيدِ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِراراً وَ لَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْباً[کهف/18]و مى‏پندارى كه ايشان بيدارند، در حالى كه خفته‌‏اند و آنها را به پهلوى راست و چپ می‌گردانيم، و سگشان بر آستانه [غار] دو دست خود را دراز كرده [بود]. اگر بر حال آنان اطلاع مى‏يافتى، گريزان روى از آنها برمى‏تافتى و از [مشاهده‏] آنها آكنده از بيم مى‏شدى»

3- سوره مبارکه انعام آیه 95

إِنَّ اللَّهَ فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوى‏ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ مُخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَيِّ ذلِكُمُ اللَّهُ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ (انعام/95) خدا شكافنده دانه و هسته است. زنده را از مرده، و مرده را از زنده بيرون مى‏آورد. چنين است خداى شما پس چگونه [از حق‏] منحرف می‌شويد؟»

برای خارج کردن زنده از مرده از فعل مضارع استفاده شده است و برای خارج کردن مرده از زنده از واژه«مخرج» را به کار برده است، زیرا زنده برمرده شرفت دارد و اعتنا به شأن خروج زنده از مرده بیشتر است از اخراج مرده از زنده؛ بنابراین با فعل مضارع آمده تا بر تجدد دلالت کند.[4]

---------------------------------------------------------

پی نوشت:

[1] ر.ک: شرح مختصر المعانی، ج 1ص 135
[2]. فلاحی قمی، تاثیر علوم ادبی در فهم قرآن(قم، موسسه بوستان کتاب، مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی 1389 به نقل از دلائل الاعجاز ص136
[3]. همان، به نقل از الاتقان ج 2ص376و دلائل الاعجاز،ص132
[4].فلاحی قمی، تاثیر علوم ادبی در فهم قرآن، به نقل ازمفاتیح الغیب ج13 ص74

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 15
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 9
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 4
  • بازدید سال : 6
  • بازدید کلی : 219
  • کدهای اختصاصی
    وصیت شهدا
    دعای فرج